سازمان بهداشت جهانی - گزارشی از بدرفتاری با کودک و ارتباط آن با مصرف الکل
سازمان بهداشت جهانی
ترجمه: نیلوفر انسان
انتشار: سایت حق کودکی
ارجاع: سازمان بهداشت جهانی. گزارشی از بدرفتاری با کودک و ارتباط آن با مصرف الکل. ترجمهی نیلوفر انسان. سایت حق کودکی، ۲۰۱۵
بدرفتاری با کودک، به شدت با مصرفِ الکل ارتباط دارد، به ویژه اگر مصرف الکل از یک الگوی مضر یا پرخطر پیروی کند. برخی از مطالعات و تحقیقات نشان میدهند که الکل، عامل مهم و تعیینکنندهای در بدرفتاری با کودک است و نیز در بیشترِ این تحقیقات آمده است که اگر با کودکی بدرفتاری شود احتمال مصرف پرخطر یا مضر الکل در زندگیِ آیندهی او به طور چشمگیری بالا میرود. این گزارش مستند، نقش مصرف پرضرر الکل در بدرفتاری با کودک و [همچنین] تاثیرات طولانی مدت آن بر الگوهای مصرف الکل در میانِ کسانی که در کودکی با آنها بدرفتاری شده را به تفصیل توضیح داده و نقش بهداشت عمومی را در این زمینه مورد بررسی قرار میدهد.
ارتباط میان مصرف الکل و بدرفتاری با کودک
علاوه بر آنکه به صورت کلی میان مصرف الکل و خشونت بین افراد رابطهای قوی وجود دارد، میان مصرف الکل و بدرفتاری با کودک نیز میتوان ارتباط مشخصی یافت.
بدرفتاری با کودک، عبارت است از هر نوع رفتار ناسالم فیزیکی و/یا احساسی، سوءاستفادهی جنسی، بیتوجهی، مسامحه، بهرهکشی تجاری یا سایر انواع آن که آسیب حقیقی یا بالقوه به سلامت کودک، بقاءِ و رشد و کرامت او در بستر یک رابطه یا مسئولیت، اعتماد یا قدرت را در پی داشته باشد. آمار جهانی در سال ۲۰۰۰ نشان میدهد که ۵۷۰۰۰ کودک زیرِ ۱۵ سال بر اثر قتل از میان رفتهاند و بیشترین نرخ قتل نیز میان نوزادان و کودکان بسیار خردسالِ ۰ تا ۴ ساله بوده است. آمارِ خشونتهای غیر مرگبار حتی بیشتر از این هم است. در ایالات متحدهی آمریکا، در سال ۲۰۰۳ تقریبا ۹۰۶.۰۰۰ کودک یافت شدهاند که قربانی بدرفتاری بودهاند. مطالعهای تطبیقی دربارهی بدرفتاری با کودک در شیلی، مصر، هند و فیلیپین نشان میدهد که درصدی از مادران، خود پذیرفتهاند که فرزندشان را با یک شیء میزنند (بیشتر هم بر بخشی از بدنِ کودک تا کفل وی) که این میزان از ۴% در شیلی تا ۳۶% در هند متغیر بوده است. البته گمانهزنی دربارهی بدرفتاریهای غیر مرگبار مشکل است و تفاوتهای فرهنگی در سبکِ پدر و مادری کردن و تعریف بدرفتاری با کودک، این ارزیابی را دچار ابهام بیشتری هم میکند. علاوه بر آن بسیاری از کشورها، هیچ قاعدهی مشخصی برای ثبت گزارشات بدرفتاری با کودک ندارند و حتی در کشورهایی که از چنین قاعدهای برخوردار هستند نیز بیشتر رخدادهای خشونتآمیز به مقامات گزارش نمیشوند.
- مصرف پرضرر الکل[1] میتواند به صورت مستقیم بر روی کارکرد فیزیکی و ادراکی تاثیر گذاشته، کنترل بر خود را کاهش داده و امکانِ عملکردِ خشونت آمیز یک شخص، از جمله خشونت در قبالِ کودکان را افزایش دهد.
- مصرف پرضرر الکل توسط والدین و سرپرستان میتواند حس مسئولیتپذیری آنها را از میان برده و میزان زمان و مقدار پول موجودی که باید صرف کودک شود را کاهش دهد. در چنین مواردی ممکن است نیازهای ابتداییِ کودکان نادیده گرفته شوند.
- مصرف پرضررِ الکل، با مشکلاتِ دیگرِ والدین از قبیل سلامتِ اندک روانی و ویژگیهایِ شخصیتی ضد اجتماعی، پیوند دارد. چنین عواملی، خطراتِ بدرفتاری با کودک را افزایش میدهند.
- تجربهی یک کودک از بدرفتاری، با مصرف پرخطر و پرضرر الکل از جانب او در بزرگسالی، که اغلب به منظور مقابله با شرایط و یا خوددرمانی صورت میگیرد، ارتباط دارد .
- مصرف پر خطرِ الکل در دوران حاملگی میتواند منجر به ایجاد سندروم الکل در دوران جنینی[2] و یا تاثیرات الکل در دورانِ جنینی [3] در کودک شود. این شرایط خطر بدرفتاری با نوزادان را افزایش داده و با رفتار مجرمانه و برخی اوقات خشن آنها در آینده مرتبط است.
- اجازهی دسترسیِ بدونِ نظارت و نامحدود به الکل که سبب ناهشیاری مدامِ کودکان میشود، میتواند به سلامت ذهنی و فیزیکی آنها آسیب برساند و منجر به خطر فزایندهی خشونت شود.
آمارهای بدرفتاریهای مرتبط با الکل با کودک
گزارش تحقیقات در کشورهای مختلف حاکی از آن است که مصرف پرضرر الکل با بدرفتاری نسبت به کودک مرتبط است (از جمله آفریقای جنوبی، کلمبیا، لتونی، لیتوانی، مولداوی، جمهوری یوگسلاویِ سابقِ مقدونیه، ایالات متحده و انگلستان). با این حال مطالعاتِ کمّی دربارهی مصرف الکل و ارتباط آن با بدرفتاری با کودک بسیار اندک بوده و تقریبا منحصر به کشورهای پردرآمد است. جایی که ارقام در دسترس باشند، تفاوتهای روششناختی میان کشورها، مقایسه را دشوار کرده و ابهامِ مساله حتی با گزارشدهی ناقص بدرفتاری با کودک به نظامهای بهداشتی و قضایی بیشتر هم میشود.
یافتهها نشان میدهند که:
- در آمریکا، ۳۵% والدینِ متهم به آزار کودکان، در هنگام بروز اتفاق، الکل یا مواد مخدر مصرف کرده بودند.
- در آلمان، حدود ۳۲% از متهمینِ به خشونتهای مرگبار علیه کودک (۹۰-۱۹۸۵)، در زمان وقوع جرم، تحت تاثیر الکل بوده و ۳۷% نیز از اعتیادِ مزمن به نوشیدنِ الکل رنج میبردند.
- در مناطق شمالی استرالیا، از میان تولدهایی که نوزاد در آنها زنده مانده است، میزان سندروم الکل در دوران جنینی و یا تاثیرات الکل در دورانِ جنینی، ۱.۷ در هر هزار نفر گزارش شده و این میزان، در میان افرادِ بومی تا ۴.۷ نفر در هر هزار نفر به شکل چشمگیری در حال افزایش است.
سایر مقیاسهای ارتباطِ [بین بدرفتاری با کودک و مصرف الکل] از گزارشهای مربوط به مصرف پرضرر الکل در میان والدین، در بررسی وضعیت رفاهیِ کودکان به دست آمده است. در چنین مقالاتی، معمولا گفته نمیشود که آیا الکل دقیقا پیش از بدرفتاری با کودک مصرف شده یا نه اما مصرف الکل به عنوان مشخصهی این والدین تصدیق میشود.
به عنوان مثال:
- در کانادا، مصرف الکل یا مواد مخدر در ۳۴% تحقیقات مربوط به رفاه کودکان گزارش شده است.
- در استرالیای غربی، مصرف الکل یا مواد مخدر، عامل دخیل در ۵۷% مراقبتهای خارج از خانه[4] برای کودکان بوده است.
- در لندن، انگلستان، مصرف مواد مخدر توسط والدین، عامل نگرانی ۵۲% خانوادهها در هنگام ثبت نام برای حمایت از کودک[5] بوده است. در این کشور مصرف الکل نیز از قانون مصرف مواد مخدر پیروی میکند.
عوامل خطرآفرین در بدرفتاریهای مرتبط با مصرف الکل با کودک
بازهی وسیعی از عوامل خطرآفرین یافت شدهاند که خطرِ بدرفتاری با کودک را افزایش میدهند. این عوامل عبارتند از: داشتن والدینی که جوان، فقیر، بیکار یا به لحاظ اجتماعی منزوی هستند؛ داشتن سابقهی خشونت خانگی در منزل: زندگی در خانوادهی تکسرپرست و زندگی در خانههای پر جمعیت.
خصوصا در زمینهی الکل، داشتن والدی که سابقهی مصرف پرضرر یا پرخطرِ الکل داشته است، خطر بدرفتاری با کودک را افزایش میدهد. علاوه بر آن وقتی که هم پدر و هم مادر، تجربهی مشکل در زمینهی الکل داشته باشند، خطر بدرفتاری حتی بیشتر هم میشود.
نوجوانانی که از مراقبت کافی والدین برخوردار نبوده و یا مورد سوء استفادهی فیزیکی یا جنسی قرار گرفتهاند، بیشتر ممکن است که تحت فشار اجتماعی، به مصرف الکل روی بیاورند و بیشتر در معرض خطر مصرف مدامِ الکل قرار دارند. اینگونه مصرف مدامِ الکل توسط نوجوانان، به مشکلاتی از قبیل فرار از مدرسه، عملکرد ضعیف در مدرسه و رفتار مجرمانه مرتبط است و ممکن است خطر سوءاستفادهی فیزیکی از جانب یکی از والدین را نیز افزایش دهد. اگر فردی در کودکی تجربهی بدرفتاری داشته باشد بیشتر ممکن است در بزرگسالی به شدت الکل بنوشد و در نتیجه پتانسیل بالاتری برای آزار فیزیکی علیه کودک آیندهی خود داشته باشد.
در مناطق شهری با تراکم بالای مراکز فروش الکل، مشکلات مربوط به بدرفتاری با کودک نیز بیشتر است. به خصوص، تعداد بالای مراکز فروش الکل در خارج از محلهی زندگی[6] با افزایش نرخ سوءاستفادهی فیزیکی از کودکان در ارتباط است و تعداد فزایندهی بارهای مشروبفروشی نیز با افزایش نرخِ بیتوجهی به کودک همراه است. با این حال، مناطق شهری با حجم بالای مراکزخردهفروشی الکل اغلب مناطقی محروم و پر جمعیت هستند. در نتیجه، منابع کمتر برای حمایت از خانواده، میتواند فشار روانی را در چنین جوامعی بالا برده و ایجاد شبکههای اجتماعی موثر بر جلوگیری از بدرفتاری با کودک را محدود کند.
تاثیراتِ بدرفتاری با کودک
تاثیرات بدرفتاری فیزیکی با کودک عبارت است از صدمات جسمی مثل کبودی، سوختگی و شکستگی و نشانههای مرتبط با استرس از قبیل ناهنجاریهای مرتبط با خواب. در موارد شدید، صدمات برآمده از بدرفتاری با کودک میتواند مرگبار باشد (به جعبهی توضیحیِ اول نگاه کنید). اگر چه سطوح پریشانی روانی در فرهنگهای مختلف متفاوت است، اما در گزارشها آمده است که اغلب در میان قربانیانِ کودک و بزرگسالانی که در کودکی دارای پدر و مادرِ معتاد به الکل بودهاند، مشکلاتی چون ترس، افسردگی و اقدام به خودکشی مشاهده شده است.
چنین مشکلاتی میتواند خطر سوء مصرف مواد مخدر را افزایش دهد، که این باعث خشونت بیشتر علیه کودکان شده و سبب میشود که امکان مصرفِ بیشتر الکل و تنباکو در بزرگسالی، بیشتر شود. آمار جهانی نشان میدهد که سابقهی سوءاستفادهی جنسی از کودکان، عامل ۵ – ۴% از سوء مصرف الکل در مردان و ۸ – ۷% از سوء مصرف الکل در زنان است. قربانیان همچنین خودشان بیشتر در معرض خطر بروز تمایلات خشونت بار در سالهای بعدی زندگی خود هستند (از قبیل بدرفتاری با کودک، خشونت در رابطههای شخصی).
علاوه بر آن، بدرفتاری با کودک و مشکلات متعاقب مصرف الکل، میتوانند کمک کنند تا چرخهی خشونت از نسلی به نسلِ دیگر منتقل شود. این موضوع، تحصیل و آموزش کودکان را نیز میتواند تحت تاثیر قرار دهد به صورتی که کودکانی که مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند در مدرسه کمتر حضور پیدا میکنند و پیشرفتِ کمتری دارند و اغلب نیز در نتیجهی آموزش ضعیف، در بزرگسالی درآمد کمتری از سطحِ متوسطِ درآمد خواهند داشت.
باید اضافه کرد که در برخی از تحقیقات نشان داده شده که مردان و زنانی که در کودکی بدرفتاری دیدهاند بیشتر در معرض خطر ازدواج با یک شریک زندگی با مشکلاتی در زمینهی مصرف الکل قرار دارند و امکان مشکلاتی در زمینهی ازدواج و خانواده برایشان بیشتر است. اگر بخواهیم از چشماندازِ اقتصادی نیز نگاه کنیم، هزینههای بدرفتاری با کودک میتواند قابل توجه بوده (به جعبهی توضیحی دوم نگاه کنید)، فشار بر روی دستگاه قضایی را افزایش داده و بر روی خدمات بهداشتی و اجتماعی نیز تاثیر مخرب اقتصادی داشته باشد. با این حال، هزینههای بدرفتاری با کودک، خصوصا بدرفتاریهای مرتبط با مصرف الکل، هنوز به شکل وسیعی غیر قابل سنجش باقی مانده است.
هزینههای اقتصادی بدرفتاری با کودک عبارت است از هزینههای تحمیلی بر دستگاه قضایی، بهداشتی و خدمات اجتماعی و نیز آسیب احساسی و روانیِ که بر کودک تاثیر میگذارد. تحقیقات نشان میدهند که هزینههای بدرفتاری با کودک تقریبا منحصر به کشورهای پردرآمد است، این یافتهها شامل موارد زیر هستند: پیشگیری به طور کلی، برای پیشگیری از بدرفتاری با کودک، یک سری راهکارهای موثر وجود دارد که حمایت از خانواده و آموزش والدین، بررسیِ بدرفتاری با کودک، خدمات مربوط به قربانیان، و برنامههای اجتماعیِ آموزش محور از آن جمله هستند و پیش از این هم به عنوان راهکارهای این مشکل تثیبت شدهاند (برای مرور نگاه کنید به کروگ و سایرین؛ ۲۰۰۲). در بسیاری از موارد، این راهکارها به کاهشِ سطوح بدرفتاری کمک میکنند و این موضوع بدون در نظر داشتن آن است که آیا الکل هم در این میان نقشی دارد یا خیر. با این حال، ارتباط تنگاتنگِ میان بدرفتاری با کودک و مصرف پرضرر الکل نشان میدهد که شانس امکان کاهش بدرفتاری از طریق کاهش سطوح نوشیدن الکل در میانِ جمعیت، وجود دارد. تحقیقاتی که به بررسی تاثیرات مداخلات مربوط به [کنترل] مصرف الکل بر سطوح بدرفتاری با کودک میپردازند، بسیار نادر بوده و فقط در کشورهای پردرآمد انجام میشوند. اما این راهکارها میتواند شامل مواردِ زیر باشد: در کشورهایی با درآمد پایین تا درآمد متوسط، تلاش برای تقویت و گسترش صدور مجوز برای مراکزِ فروش مشروبات الکلی میتواند کاری ارزشمند باشد و به کاهش بدرفتاری مرتبط با الکل با کودکان کمک کند. با این حال، در جایی که تولیدات خانگی معمول باشد، چنین اقداماتی میتواند مصرفکنندگانِ الکل را وا دارد تا به طرف جایگزینهای تولیدِ خانگیِ ارزان بروند. فشارهای فرهنگی و فردی برای پنهان نگه داشتن بدرفتاری با کودک، از جمله چالشهای بر سر راهِ پیشگیری از این معضل به شمار میآید. ملزومات قانونی برای ثبت چنین وقایعی همه جا موجود نیستند و خانوادهها و سایر اعضای جامعه ممکن است به دلیل ترسِ از هم پاشیدن خانواده، رسوایی و انتقام، میلی به پیدا کردن کمک حرفهای در این زمینه نداشته باشند. شناسایی بدرفتاریِ مرتبط با الکل نسبت به کودک و متعاقب آن تسهیلِ مداخلهگری را میتوان به اشکال زیر بهبود بخشید: نقش بهداشتِ عمومی به طور کلی، بهداشت عمومی در جلوگیری از بدرفتاری با کودک، نقشی بنیادین دارد. بهداشت عمومی میتواند پیوند میان مصرف پرضرر الکل و بدرفتاری را به روشهای زیر مشخص کند: [جایگاهِ مشکل مصرف الکل و بدرفتاری با کودک در [سیاستهای جهانی هم مصرف پرضرر و پرخطر الکل و هم بدرفتاری با کودک در سطح جهان به عنوان کلیدیترین مسالهی بهداشت و سلامتِ عمومی که نیاز به توجه فوری دارند، شناخته شده اند. سازمانهای بهداشتی، در سطوح ملی و بینالمللی، هم در حمایت از سیاستهایی که ارتباط میان مصرف الکل و بدرفتاری با کودک را مورد اشاره قرار میدهند و هم ترویج فعالیتهای پیشگیرانه که بهداشتِ عمومی را بهبود میبخشند، نقش کلیدی دارند. سازمانِ بهداشتِ جهانی برنامههای جامعی دربارهی این دو مساله آغاز کرده تا پیش قدمِ انجام تحقیقاتی در این زمینه شود و اقدامات پیشگیرانهی موثر را شناسایی کند و آنها را توسط کشورهای عضوِ خود اشاعه بخشد تا بتواند اقدامات موفقیتآمیزی را در این زمینه به انجام رسانده و سیاستهایی در جهت کاهش نوشیدن پرخطر و پرضرر الکل و بدرفتاری با کودک، تدوین نماید. در رابطه با الکل، این کارها عبارتند از تلفیق و انتشار اطلاعات علمی در رابطه با مصرف الکل، توسعهی تحقیقات و طرحهای سیاسی جهانی و منطقهای در زمینهی الکل، حمایت از کشورها برای افزایش ظرفیت ملی در نظارت بر مصرفِ الکل و خطرات مرتبط با آن و ارتقاء [شیوههای] پیشگیری، شناسایی زودهنگام و مدیریت ناهنجاریهای ناشی از مصرفِ الکل در مراقبتهای بهداشتیِ اولیه. یک مصوبهی مجمع بهداشتِ جهانی دربارهی مشکلاتِ بهداشتِ عمومیِ ناشی از مصرف پرضرر الکل در سال ۲۰۰۵، عواقبِ بهداشتی و اجتماعی مرتبط با مصرف پرضرر الکل را شناسایی کرده و از کشورهای عضو میخواهد تا راهکارهای موثری را در این زمینه اجرا و ارزیابی کنند تا بتوانند چنین خطراتی را کاهش دهند، و در عینِ حال از سازمان بهداشت جهانی نیز میخواهد تا از کشورهای عضو برای نظارت بر آسیبهای مرتبط با الکل پشتیبانی کرده و راهکارهای و برنامههای موثری را اجرا و ارزیابی کند و شواهد علمی را دربارهی تاثیرِ سیاستها در این زمینه، تقویت کنند. در زمینهی خشونت نیز میتوان به کمپین سازمان بهداشت جهانی برای جلوگیری از خشونت اشاره کرد. این کمپین در سال ۲۰۰۲ آغاز شد و هدف از آن افزایش آگاهی بینالمللی دربارهی مشکلِ خشونت (از جمله بدرفتاری با کودکان)، تاکید بر نقش بهداشت و سلامتِ عمومی در مسیرِ پیشگیری از این نوع خشونت و افزایش فعالیتهای جهانی، منطقهای و ملی در جلوگیری از آن است. رویکردِ پیشگیری از خشونت، در گزارش جهانیِ خشونت و بهداشت و سلامت مربوط به سازمانِ بهداشتِ جهانی ارائه شده است. مصوبهی مجمع بهداشت جهانی[10] که در سال ۲۰۰۳ به تصویب رسید، کشورهای عضو را تشویق میکند تا این پیشنهادات ابتدایی را در گزارش خود اجرا کنند و از دبیرخانه بخواهند تا به آنها در برقراری برنامهها و سیاستهای علممحور در زمینهی بهداشت عمومی برای اقدام به منظور جلوگیری از خشونت و کاهش عواقب و پیامدهایِ آن، همکاری کند. به منظورِ تکمیلِ این بخش، ائتلافِ پیشگیری از خشونت ایجاد شده است تا انجمنی برای تبادل بهترین اطلاعات عملی میان کشورها و آژانسهای دیگر که در مورد کاهش خشونت در سراسر جهان فعالیت میکنند، فراهم شود. خطِ مشیِ بینالمللی دربارهی بدرفتاری با کودک عبارت است از معاهدهی حقوق کودک، که در سال ۱۹۸۹ در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شده و احزاب را وا میدارد تا اقداماتِ قانونی، مدیریتی، اجتماعی و آموزشی را برای حمایت از کودکان به انجام برسانند و از کودکان در برابر انواع خشونت فیزیکی و ذهنی حمایت کنند. بررسی دبیرِ کلِ سازمان ملل بر مسالهی خشونت علیهِ کودکان که در سالِ ۲۰۰۶ منتشر شد، بر لزومِ ایجاد خدمات ویژهی قربانیان و تلاشهای پیشگیری کنندهی خشونت علیهِ کودکان تاکید دارد، خدماتی که شامل راهکارهایی در زمینهی رابطهی میان بدرفتاری با کودک و مصرف پرضرر الکل میشوند. علاوه بر این، یونیسف، صندوق کودکان سازمان ملل متحد، از کشورهایی که چنین اقداماتی را عملی کرده حمایت میکند، کشورهایی که میکوشند در سطحی بینالمللی محیطی حمایتی برای کودکانی که از بندِ خشونت رها شدهاند، ایجاد کنند و این موضوع را تصدیق میکنند که سوءِ مصرفِ الکل میتواند در بدرفتاری با کودک نقش داشته باشد. این مطلب ترجمهای است از: World Health Organisation. Child Maltreatment and Alcohol Fact Sheet. Department of Injuries and Violence Prevention & Department of Mental Health and Substance Abuse, Geneva [1] . مصرف پرضرر الکل: الگوی مصرف آن به شکلی است که منجر به آسیب به سلامت شود. مصرف پرخطر الکل: مصرف الکل به شکلی است که خطر عواقب مُضرِ آن را برای مصرف کننده افزایش میدهد. [2]. Fetal Alcohol Syndrome -FAS [3]. Fetal Alcohol Effects -FAE [4].نوعی از سرپرستی از کودک در استرالیا. در این شکل از سرپرستی، کودکانی که بدسرپرست هستند، برای سرپرستی به افرادِ دیگری که داوطلبِ این کار بوده و یا از قوم و خویشِ کودک هستند، سپرده میشوند. [5] Child Protection Register [6] . مراکزی که در آنها الکل فروخته میشود اما اجازهی مصرف الکل در آنها وجود ندارد (از قبیل خوار و بار فروشیها و فروشگاههای رفاهی). [7] . Screening [8] . Brief Intervention:بر اساس راهنمای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی این اصطلاح به معنای یک راهبرد درمانی است که در طی آن در زمانی کوتاه، مشاورهی ساختار یافته با هدف کمک به فرد برای کاهش یا قطع مصرف مواد یا سایر مشکلات زندگی ارائه میگردد. [9]. Alcohol Use Disorder Identification Test -AUDIT [10]. WHA ۵۶.۲۴